خوش به حال تو كه «مرز پر گهر» دارى، جوان بر همين سرچشمه ىِ علم و هنر، يارى، جوان افتخارات تو، بار صد تريلى مى شود چون ز نسل كورش و پور خشايارى، جوان چون كه مسؤولان هميشه فكر فرداى تواند پس چه جاى غم كه تو امروز بيكارى، جوان؟! نيستى بى خاصيت مانند خط كش يا مداد دور خود مردانه مى چرخى، چو پرگارى، جوان بس كه مسؤولان تو را دايم نصيحت مى كنند ديگر از كمبودهايت نيست آزارى، جوان بهر تو برنامه مى سازند سيما و صدا مورد الطاف دلسوزان بسيارى، جوان دايه هايت مهربانتر گشتهاند از مادرت تو مگر در زندگانى غصّه هم دارى، جوان؟! هر مقامى مى نشيند پشت ميز سرورى مىدهد درباره ات هر روز آمارى، جوان مى كنى ساعت به ساعت «فرم استخدام» پر ناقلا! اين روزها دايم سركارى، جوان از هواى پاك، اكسيژن تنفس مى كنى چون كه روزى بيست ساعت توى بلوارى،جوان روزنامه چون خريدى، بارها مى خوانىاش خوش به حالت، باخبر از كلّ اخبارى ،جوان بس كه «اوقات فراغت» بر تو ارزانى شده مى توانى لحظه ها را خوب بشمارى، جوان جدول نشريّه ها را يك به يك حل مىكنى نيست ديگر پيش پايت هيچ دشوارى، جوان پس توهم مانند «آرش» شكر كن شام و سحر&nbs شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد...
ما را در سایت شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : okhtai بازدید : 121 تاريخ : جمعه 13 بهمن 1396 ساعت: 8:46